امروز تاالان روز خوبی بود. نشستم کل کتاب زبانو خوندم برای امتحان هرچند درس اخرو بلد نبودم که مها کفت یادم میده. نمرم شد ۹۲. یه خورده سخت بود. واسه این ترم جدید مرخصی میگیرم. یعنی فکر نکنم بتونم برم :( یه خورده عقب میمونم اما بعدش ادامه اش میدم. حتما ادامه میدم. دلم برای برنامه نوشتنمم تنگ شده. خیلی زیاد. میخوام بشینم واسه تا شبم بنویسم احتمالا کتابمو میخونم و دفتر استادمو نگاهی به عکسها و البته فرانسوی. مها لپ تاپمو اورده خونه از اون تو میریزم توی گوشیم فرانسوی رو. دیگه این دوره رو خوب یا بد باید بگذرونم. راستی گفتم مها دیروز رفت پیش روانپزشکمون؟ قرصامونو برامون نوشت باهامون حرف زد خیلی دلم براش تنگ شده بود. منم تلفنی باهاش حرف زدم. خلاصه که از این نظر خیالمون راحت شد. دوباره اوکی میشیم. میگفت خیلی خطرناک بوده قطع شدن قرصامون. نباید قطع میشدن ممکن بود علایم دوباره برگردن. بگذریم به هر حال کلی باهام حرف زد و خب ترسمو کم کرد. اینم یجور تکنولوژی و پیشرفت علم دیگه اگه نبود چقدر بدبختی میکشیدم؟ کل زندگی منو نگاه کنی به لطف پیشرفت علمو تکنولوژی که بهتر شده. خب اینم روش. همینکه راهی برای درمان هست کلیه. اگه نبود بیچاره بودم. بگذریم به هر حال قانع شدم که هرچی دکتر گفت گوش کنم. یه خورده درد دارمو پام میخواره. ولی قرصمو نخوردم بهتره خارش بگیرم ولی نخوابم. آستان تحملم بالاست تا الان که موفق بودم. دیکه این که همین. فاطمه دوربینمو میخواد البته اولش دو دل بود چون خودم نمیتونم باش باشم ولی اشکالی نداره کارش راه بیفته. یه ذره نگران پاندا هستما. ولی اشکال نداره رفیقمه دیگه. چیزیش نمیشه. دیکه این که برای اینم شده فردا میاد پیشم فاطمه. البته خیلی ناراحت شد براما. در هر صورت میومد پیشم. خدا کنه کارش راه بیفته. باید وسایلای دوربینم مرتب کنم رمم خالی کنم بدم بهش این کارام هست که انجام بدم. برم دیگه دیر شد. فعلا‌ 

2611 : برنامه

2793 : برنامه

یه ,خیلی ,ولی ,حرف ,مها ,اینم ,یه خورده ,حرف زد ,کارش راه ,تنگ شده ,بگذریم به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


دنياي اطلاعات دیزی نیوز، اخبارک درگوشی، دیزی کالا 18486339 ariamovie یک سایت nasimryne Jeff آموزش طراحی سایت فروشگاهی شخصی تجاری در بابل اخبار ورزشی آترو | ATRO